![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() مدح حضرت زهرا سلاماللهعلیها
مروه و سعی و صفا مشعر؛ به نامِ فاطمهست احترامِ کعبه بعد از احترامِ فـاطمهست مسجد و گلدسته و محراب میگوید: علی چون أمیرالمؤمنین تنها امامِ فاطمهست در دفاعِ از ولایت محسنش را میدهد ذوالفـقارِ مرتضی محو قیامِ فاطمهست چرخش دستاس قوّت میدهد بر دست او روز و شب «نادعلی» ذکر مدامِ فاطمهست جذبۀ منظومۀ شمسی تبـسّم های اوست گرمی خورشید از لحن سلامِ فاطمهست غرق شد آنقدر در عشقش که حس کردم علی نیمۀ دیگر که نه! بیشک تمامِ فاطمهست در قیامت؛ هم عنایت هم شفاعت سهم ماست دوستی با شیعۀ حیدر مرامِ فاطمهست!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
منم آن زهـره که دستان ستـم تارم کرد جا چو ابر سیـهی بر مه رخـسارم کرد گر چه از داغ پـدر سوخـتم اما به خـدا خون به دل بیکسی شوهر بییارم کرد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
فاطمه بعد از پیمبر روز وشب را گریه کرد بر غـریـبی عـلی و داغ بـابـا گریه کرد ای مدینه فاطمه در تو مگر خانه نداشت پس چرا میرفت بین دشت و صحرا گریه کرد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
دوای درد دل خـسـتـۀ هـمه زهـراست هماره بر لب عشّاق؛ زمزمه زهراست اگر دوباره بپرسند: سرپـناه تو کیست؟ جواب آخر من بیمـقـدّمه "زهـراست"
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها با امیرالمؤمنین علیهالسلام
نفس بزن وَ دعا کن نگو که گیرا نیست برای من احدی غـیر تو مسیحـا نیست دلـم دو جـرعـه اذان بـلال میخـواهـد ولی چه فـایـده وقـتی بـلال اینجا نیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال امیرالمؤمنین با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
رفـتى و خالى كـردهاى دور و بـرم را رفـتـى و پـاشـيـدى تـمـام لــشـكـرم را زينب سراغت را كه میگـيرد عزيزم از شـرم خود بـالا نمیگـيـرم سـرم را رفتى…غرور مرد خـيـبر را شكستى حـالا بـيـا و جـمـع كن خـاكـسـتـرم را خـانـم من! حـالا كه تو پـرواز كـردى ديـگـر نمیبـيـنـد كسى بـال و پـرم را زهـرا نمیدانـى چه كـردى بـا دل من چـشـم انـتـظـارم لحـظـههاى آخـرم را هرشب حسن در خواب میگويد مغيره دست از سرش بردار؛ كشتى مادرم را كـنج خـرابه میرسد روزى كه دخـتر با گريه میگويد كه عمه؛ معجرم را.. از زجر میترسم؛ نگاهش ترس دارد لـرزه میافـتـد از نگـاهـش پيـكـرم را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال امیرالمؤمنین در شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
روپـوش کـنار رفت و دیدم رویش زخـم است هـنـوز گـوشۀ ابـرویش بر شیـشۀ عـطـر چون ترک افـتاده بـرداشـته خـانـه را تـمـامـاً بـویـش نه سـالـه به خـانـۀ عـلـی آمـده بـود شـرمـنـدهام از سـفـیـدی گـیـسـویش شسته است کسی که از همه دنیا دست سخـت است بـشـویـد بـدن بانـویش از جـنگ مگـر آمده زهـرا بـدنـش لـرزیده از این قصه عـلی زانویش خونابۀ زیر سنگ غسلش شاهد… باز است هـنوز زخـمِ بـر پهـلـویش تـلـقـین بـده اما کمی آهـسـته عـلـی خورده است ترک، نگیر از بازویش
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
چنان در سجدههایش استقامت میکند زهرا سر سجاده تدریس عبادت میکند زهـرا تبسم میکند حـیدر همین که گوشۀ خانه برای زینـبش قرآن تلاوت میکند زهرا علی را در خداوندش، خدا را در همانندش خدا را هر کجا باشد زیارت میکند زهرا عسل میریزد از نام علی، هنگام تسبیحش خدا را با علی گفتن ضیافت میکند زهرا به دارالحکمۀ زهرا خلافت میکند حیدر به دارالحکمۀ حیدر خلافت میکند زهرا برای شمع و پروانه که راه عشق میجویند کفایت میکند حیدر، کفایت میکند زهرا به یادش یاس میکارم معطر میشود روحم به دل حُب علی باشد سرایت میکند زهرا سوالی داشتم پرسیدم از تاریخ گریان شد و پاسخ داد احساس کسالت میکند زهرا به مجروحان جنگی سر زدم با درد میخوابند نمیدانم چگونه اسـتراحت میکند زهرا به کرسی شفاعت مینشیند با دلی پُر خون قیامت را به یک آهش قیامت میکند زهرا و با پیراهنی که گرگها صد پارهاش کردند تمام شیـعـیانش را شفاعت میکند زهرا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات فاطمیه ای با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
شـوریده دلـیم و سر سـوداى تو داریم با این دل سر گـشـته تـمـنای تو داریم با خون جگر دیده بشوئـیم که عـمرى اى پـرده نشین مـیل تمـاشاى تو داریم سوگند به یک موى سرت هر چه که داریم از دولـتـى خـاک کـف پـاى تـو داریـم ما زنـده بر آنـیـم گـرفـتـار تو بـاشـیـم دل بسته به گـیسوى چـلیـپاى تو باشیم اى کاش که بر نامۀ اعـمال همۀ عمر بینیم که خوشنودى و امضای تو داریم ما روضه گرفـتـیم که تشریف بیـارى این گرمى روضه ز نفسهاى تو داریم دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داریم قدرى بگو از غربت جان دادن مـادر ما چـشم تر از ماتم عـظماى تو داریم کـم کـم کـفـن فـاطـمـه را پهن نـمایـند دلـشورهای از شدت غـم های تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حیدر ذکر لب زهـراست امان از دل حـیدر
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
شمعـم که آب کرده مرا شعـلههای در بـسـتـه دَرِ اُمـیـد بـه من مـاجـرای در یاسم که سـاقهام پُر از یـادگاری است خورده غلاف پیکرم از لا به لای در
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
آن زمینهایی که به لطف تو واجد میشوند در طهارت داشتن مانند مسجد میشوند کیمیای دست فـضه؛ مزد کار خانه بود پس کـنـیزان تو دارای عـواید میشوند به گرو رفته ولی صد دل گرو میآورد از قبال چادرت یک قوم عابد میشوند خاکِ خاک انداز صحن خانه را بیرون نریز! رحم کن بیبی به آنهایی که زاید میشوند! در عـبودیت به تسبـیح تو محـتاجـیم ما نامساعدها به اذکارت مساعـد میشوند در مقام عشق از اصل و نسب گفتن خطاست پس تـمـامی محـبّـان تو سـید میشـوند! از مصادیق جهاد احیای امر فاطمه ست گریه کنهای تو هم شأن مجاهد میشوند پاکی ناموس ما مدیون ناموس علیست زیر این پرچم همه دور از مفاسد میشوند روز محـشر در جواب منکـران فاجعه لکههای خون بر مسمار شاهد میشوند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام سپهبد شهید قاسم سلیمانی
از فـتـنه پـائـیز در این بـاغ، پـیام است این حـادثـه سـرخ سـرآغـاز قـیام است سبز است قـیامى که در این چلۀ عزّت در معرکهها سرخ ولى گام به گام است هرچند که تلخ است به دل،داغ شهیدان در فصل شهادت فقـط ایام به کام است این نهضت امّید چهـل ساله شد امروز در سایه خورشید، پُر از شور مدام است سرخیم در این باغ پُر از خون سپـیدار هستیم بر آن عهد که در جان کلام است بیشبهه عدو نقشه کشیدهست چهل سال دوران بزن در رواِشـان نیز تمام است غـم نیست که سـردار سلیمانىِ ما رفت زیرا که علمدار، نگاهش سوى شام است خـونـخـواه شهـیدان سـفـر کـرده میآید میآید از آن دور، یقین حُسن ختام است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام سپهبد شهید قاسم سلیمانی
مسیـر رودِ خـروشان به دامن دریـاست به خون خویش طپیدن سرورِ این دنیاست بـدون دسـت؛ عـلـمـدار؛ دیـدنـیتـر شـد لباسِ سرخِ شـهـادت به قـامتت زیباست به روی دوش شهـیدان تنت شب جـمعه کنارِ عـلقمه مهـمانِ حضرت زهـراست ز فـاو تا به حـلب؛ زینـبـیه تا به عـراق حضورِ سبـز تو شانه به شانهٔ شهداست سـلام بـر تنِ پـاکِ تـو و «ابـومـهـدی» که عـاشـقانه در آغـوشِ سیدالشـهـداست کسی که در پی الـگـو برای ایثـار است حیات تا به شهـادت نتـیجهاش اینجاست زمـان زنـدگـیات فـاتحـانـه جـنـگـیـدی شهـادت تو سـرآغـاز مرگ آمریکـاست تقاص خون تو را صهـیونیسم پس بدهد به گور میبرد این آرزو«علی تنهاست» نوشـتـه روی عَـلـَم «قـاسم سـلـیـمانی» به روی شـانهٔ او پـرچـم عـلی بـالاسـت ز کـربـلای چهـار و شلـمـچه جا مانـدی ولی قـرار تو با دوسـتان تو؛ دی ماست کسی که فـاطـمـیه جـام وصل مینـوشد میانِ شعله اگر دست و پا زند؛ گویاست مـیانِ آن در و دیـوار مـادرِ مـا سـوخت میانِ آن در و دیـوار محـشری برپاست به پیـش چـشـم عـلی میزدنـد زهـرا را یگانه عصمت کبری به زیر دست و پاست اگر که چـادر مـادر به کوچه خاکی شد ظهور فاطمیه در غـروب عـاشوراست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام سپهبد شهید قاسم سلیمانی
فـنا فـیالله شـد امـا بـقـا دارد سـلـیـمـانی مقام قـدس در قُـرب خـدا دارد سلیـمانی شهید فی سبـیل الله، عزیز جان روح الله بلی در قلب حـزب الله جا دارد سلیمانی ز جان باید سلامش کرد اطاعت از امامش کرد مرام عـاشـقی چون اولیـا دارد سلیـمانی به رضوان کرد کاشانه به دنیا بود بیگانه که مـیـثـاق وفـا بـا آشـنـا دارد سلـیـمانی بحق تسلیم مولا بود بلی سردار دلها بود ارادت بر علی الـمرتضی دارد سلیمانی همای رحمت ایزد به اوج آسمان پر زد خوش آوازه چو پرواز هما دارد سلیمانی بُوَد آن کشتۀ توحید همیشه زنده و جاوید به گوش جان سرود دلربا دارد سلیمانی سپاه قدس را فرمـانده لایق، بـلی عاشق نشـان با شـکـوه مرحـبـا دارد سـلـیـمانی عراق وشام از او ایمن نشد تسلیم اهریمن پـیـام نـور بـر اهـل وفـا دارد سـلـیـمانی برادر استـقامت پیـشـۀ مـردان حق باشد که ثابت کرد شور کـربلا دارد سلیمانی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام سپهبد شهید قاسم سلیمانی
هان، میشناسیدش؟ زیاران خراسانیست از نسل سلمان است اگر نامش سلیمانیست در وقت مـیدان، او: اشداءُ عـلی الکـفـار با دوستان، تفسیری از آیات رحمانیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
کـوثـر قـرآن بکـف ساغـر گرفت گـوئـیـا قدر است قـرآن سرگرفت زیـنـت دامـان پـاک حـیــدر اسـت بر عـلی و فاطمه این دخـتر است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
روی دست عاشقی هرگز ندیـدم منصبی هر کسی عاشق نشد اصلا ندارد مذهبی آسمان عشق میارزد به هر هفت آسمان تا درخشان است در آن مثل زینب کوکبی بانی سینهزنی و روضه و دم زینب است نور میبارَد خدا کوثر به کوثر داده است بر تمام آفـریـنـش شور دیگـر داده است چشم ثـارالله روشن، آمـده هم سنـگـرش کس ندیده مثـل زینب پـای تا سر فاطمه بعد زهرا هم به خانه داشت حیدر، فاطمه خَلفا و خُلقا همه گـفتند زهرا منظر است عالمی محـو کـمال بیبـدیـل زینب است عقل مینازد به خود وقتی عقیله زینب است در مناجات سحر خوبان صدایش میکنند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
قـمری باز رسید و به دلـم نـور افتاد ناخـودآگاه مسـیـرم به رهِ طـور افتاد گفت بنْویس که آن روح عبادات آمد دست بردم به قـلم قـافـیهام نام گرفت نام زینب به لبم خورد و لبم جام گرفت از قدومش به دلـم شـوق مناجات آمد عرض تبریک که یا فاطمه دختر زادی دختری با جَنَم و هـیبت حـیدر زادی دخـتـر شـیـر خـدا قـبـلۀ حاجـات آمد گفت در حالت بیداری و در خواب حسین جان نثار توأم ای حضرت ارباب حسین تبرِ بت شکـن کـوفـه و شـامـات آمد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
تا باب فـیـض، رو به دلـم باز میشود شعرم به شـوق مـدح تو آغاز میشود تا با توأم به مردم دنیا چه حاجت است خاتون مشـرقـین سـلام عرض میکنم ای عینِ نور عین سلام عرض میکنم این جمله، حرف قلبی هرچه برادر است چشم و چراغ عترت طاها خوش آمدی آئـیـنـهدارِ هـیـبـت مـولا خـوش آمـدی آنسان که شرح عاشقی تو شنیدنیست چون در قفای عشق خودت با سر آمدی بر هر چه عاشق است در عالم ( سرآمدی ) درد از دل رسول به سرعت عبور کرد در تو صفـات ذات خُـدا جلـوهگـر شده در خاک با تو مهر و وفا جلوهگر شده تـو آمـدی که زخـم مـدیـنـه رفـو شـود از شان تو خُداست که سر در میآورد سلطـان انبـیـاست که سـر در میآورد چون در خُـور مقـام تو جز این نداشته بـا دیـده، دیـدن تـو مُـیّـسـر نـمـیشـود نـوری و خـاطـر تـو مُـکـدّر نمیشـود با احـتـساب اینـکـه تـویی زیـنت عـلی اسـتاد تـو خـداست، خُـدایی عـلـیـمهای صـدّیـقـه و مُـطـهّـرهای و فـهــیـمـهای از بس که مثل شیـرخدایی تو شیـرزن کـوریِ چــشـم جُـمـلـگـیِ بـد نـهـادهــا هـیـچ انـد در بـرابــرت، ابـن زیــادهـا گفتند شام و کـوفـه تو را بینـقـاب دید داغی که پـیـر کرد تو را درد شام بود با اینکه دورتـان هـمه جـا ازدحـام بود با بـودن تـو شعـبـهای از کـربـلا شـده اندازۀ تو هـیـچ کـسی غـم نـدیـده است داغی که دیدهای تو مُحـرّم ندیـده است جز حمد کردگار دمی بر لب تو نیست در قـتـلگاه پـیـر شـدی خـاک بر سـرم از جان خویش سیر شدی خاک بر سرم خاکم به سر که هـمسـفـر اشـقـیـا شدی شد مثـل مـادر تـو نصیب تو سـوخـتن بستند هر دو دست تو را چون ابوالحسن «چون چاره نیست میروم و میگذارمت»
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها
همچون امیرالمؤمنان با حملههای بیامان گر تاخت بر دین فتنهای زینب عنان گیرد از آن بیذوالفقار است این علی بیحربه اما این علی میدان به جولانش شود چون برگریزان در خزان هم هست زن هم صف شکن هم شیرزن هم بت شکن باید بگویم در نهان آتش فشان است این دهان سرخورده شد سردارشان زد آتشی بر کارشان تحقیر شد فرزند مرجانه از آن تیغ زبان در کاخ دشمن شیر شد هر نطق او شمشیر شد با خطـبههایش چـهـرهٔ آل امیه شد عیان
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
نوری تلألو کرد و دنیا را بهم ریخت شوری رسید و حنجرِ ما را بهم ریخت از خـانـۀ زهـرا و حـیـدر؛ آیـه سر زد چون مصحفی شد کلّ معنا را بهم ریخت آرامـشش در دامن نورِ دو عـین است آمد کـه تـا پـشـت و پـناهِ عـشـق گردد آمد که تا مـست از نـگـاهِ عـشق گردد این زینب است پیغمبری از جنسِ حیدر پـیـغــمـبـری اسـلام حـاویِ پـیام است بر مـردمِ دنـیـا پـیامـش بـا سـلام است شـکـرِ خـدا کـه نــوکــرِ این آسـتــانـم عاجـز شـده گـفـتـار ما ادراکَ زیـنب بــالاتـر از پــنـدار مـا ادراکَ زیـنـب اللّه اکــبـر از مــقـامِ بــانـویِ عــشــق ما گـریه کُـنها را بـپـایِ او نوشـتـنـد ما سـیـنـهزنها را بـرایِ او نـوشـتـنـد عاجز شدیم از او به قـدرِ فهـمِ ناقـص
: امتیاز
|